loading...
مصطفی
مصطفی بازدید : 49 سه شنبه 14 مرداد 1393 نظرات (0)

دلم جز هوایت هوایی ندارد

 

لبم غیر نامت نوایی ندارد

 

وضو و اذان و نماز و قنوتم

 

بدون ولایت بهایی  ندارد

 

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس

 

خراب است و ویران صفایی ندارد

 

بیا تا جوانم بده رخ نشانم

 

بیا تا جوانم بده رخ نشانم

 

که این زندگانی وفایی ندارد

 

که این زندگانی وفایی ندارد

 

 

 

 

مصطفی بازدید : 31 سه شنبه 14 مرداد 1393 نظرات (0)

هر وقت از همه جا نا امید شدی بدان که کارهایت درست می شود،

 

حدیث داریم که به عزت و جلال خودم قسم،امید بنده ای را

 

که به غیر من امید دارد،قطع می کنم.


اگر گوشه ی دل ما به جایی متوجه است که کسی

 

کار ما را درست می کند،نمی شود،

 

فقط خدا ... خدا ... خدا...

توکل یعنی اجازه دادن به خداوند ، که خودش تصمیم بگیرد

تو فقط بخواه و آرزو کن ، اما پیشاپیش شاد باش

و ایمان داشته باش که رویاهایت ، هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!

پیشاپیش شاد باش و شکر گذار ، چرا که خداوند نه به قدر رویاها

بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!

مصطفی بازدید : 21 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (1)

بسیجی بودن افتخار است که نصیب هر کسی نمی شود.    به خود افتخار کنید اگر بسیجی هستید ((سازمان بسیج دانش آموزی

مصطفی بازدید : 27 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (0)

کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته

 

شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته

 

غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد

 

و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته

 

دل دریایی ما را به دریا می برد روزی

 

به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته

 

ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را

 

درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته

 

نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن

 

بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته

 

کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را

 

ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته

 

فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان

 

ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته

 

به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر

 

و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته

 

ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن

که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته

 

عکس, کارتهای مذهبی در مورد نیمه شعبان

مصطفی بازدید : 45 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (0)

آیت الله بهجت پرسیدند: برای بیماری ها چه کنیم؟

پاسخ دادند:خدای متعال کپسولی درست کرده است که تمام ویتامین ها

در آن است، آن هم کپسول صلوات بر محمد و آل محمد است...

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

مصطفی بازدید : 38 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (0)

قا جان....

آقا جان چه قدر چشم انتظاری...؟

به خدا که دل تنگیم....

باز هم شنبه شد و تو نیامدی...

 

siLREpe_500.jpg

أَمَّن یُجِیبُ "الْمُضْطَرَّ " إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ

مولایمان طوفان حوادث ما را احاطه کرده است، تو را به آبروی مادرت زهرا قسم که بیا...

 

مصطفی بازدید : 41 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (1)

غرق این دنیا نشویم ...دنیای اصلی هنوز نیامده دوباره برگردیم خدا پشتمونه.

مصطفی بازدید : 9 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (0)

 

هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!

یک روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا(!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“

رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن…..!!!

چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!

به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه……!

مدتی بعد….

شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد….!

چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“

رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!

وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:

آهای کچل با تو ام…..! “

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟

رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!

چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید…..!“

چمران و آقا رضا تنها تو سنگر

رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!

شهید چمران: چرا؟!

رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده….!

تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه…..

شهید چمران: اشتباه فکر می کنی…..! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!

هِی آبرو بهم میده…..

تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده…..!

منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم…..! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!

رضا جا خورد!….

رفت و تو سنگر نشست.

آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!

تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟

اذان شد.

رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت.

سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد…..

رضارو خدا واسه خودش جدا کرد……! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)

یه توبه و نماز واقعی،خوشا به حالش

                تقدیم به خانوادهای شهدای دفاع مقدس               برای شادی تمام شهیدان اسلام صلوات

                  

 

                   منبع مطلب: گوشه ای از خاطرات شهید چمران

 

                            تهیه کننده و نویسنده و تدوین: مصطفی راستی- مهدی عباسزاده- علیرضا محمدی

 

 

یا علی خداحافظ.....

مصطفی بازدید : 32 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

خدایا ببخش مرا که می خوانمت، اما در خواندنم معنای راستین بندگی نیست می جویمت اما در جستنم کیمیای اطاعت نیست می خوامت اما در خواستنم معرفت خواهش های آسمانی نیست خدایا آغاز و فرجام عالم تویی دریای رحمت تویی اسرار و حکمت تویی ای یاور و یار ما خدای بی همتا تنها بخشنده مطلق تویی ...  

                                                ************************************

         کاش این ماه خدا لایق دیدار شویم            /********************/             سحری یک لحظه با یاد تو بیدار شویم

 

         کاش که منت بگذاری بر سرم مهدی جان                              

                                                                                                 تا که همسفر تو در لحظه ی افطار شویم                             

Description: G:\mostafa\تصویر وآهنگ\628_16.jpg

 

 

 

 

 

 

هر وقت گرفتاری پیش آمد آرزوی مرگ نکن هرگاه زندگی را جهنم دیدی سعی کن در آن پخته شوی سوختن را همه بلدند و                                            استاد تغییر باش نه قربانی تقدیر          

                                            

 

سستی کوفیان رقم میزند صلح را با حسن قتلگاه را برای حسین و هر روز از خودت بپرس سستی ما چه رقم میزند برای مهدی     

                                                      فاطمه...

                                         ******************************

                                            امیدی هست، چون خدایی هست.

                                          ******************************

یادت باشه وقتی واسه ی کسی همه کس شدی اون کس بدون توخیلی بی کسه یا واسه ی کسی ((همه کس )) نشو یا اگه شدی به               فکر بی کسی هاش باش

 

حافظا دیدی که کنعان دلم بر ماه شد                   //////////////////////                 عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد

گفته بودی یوسف گمگشته باز آید به کنعان            ///////////////////////                ولی یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد.

                                                 

                                                        ***********************

                                                        ***********************

زمان هیچگاه دردی درمان نکرده این ما هستیم که به مرور به دردها عادت می کنیم .  

                                                 بی پناهی یعنی زیر آوار کسی بمانی که قرار بود روزی تکیه گاهت باشد...

                                                    ************************

                                                              ***************

وقتی خوشحال هستی قول نده             وقتی عصبانی هستی جواب نده            وقتی ناراحت هستی تصمیم نگیر

                           زندگی مانند یک جاده است اما با این تفاوت که دوربرگردان ندارد...

                                                 **************************

                                                  ***************************

به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم می ریزی امروز با تبسمی شادم کن من امروز به تو نیاز دارم نه فردا ....

مصطفی بازدید : 43 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (0)

 

  انتخاب رشته جوانان...

هميشه اين سوال براي اغلب دانش آموزان کلاس اول دبيرستان پيش مي آيد که رشته تجربي را انتخاب کنند يا رياضي؟ در رشته انساني در چه رشته هايي موفق تر هستند.

اين سوال و سوال هاي مشابه از جمله مواردي است که فارغ التحصيلان سال اول دبيرستان در بدو ورود به سال دوم درگير آن مي شوند و چه بسا در برخي اوقات در آينده از انتخاب خود راضي نيستند.

انتخاب رشته تحصيلي نياز به توجه به چند مورد مي باشد که شناخت اين موارد و مشورت و آگاهي درمورد رشته هاي تحصيلي مي تواند به يک انتخاب درست کمک کند:

شناخت شخصي: مهم ترين مساله در انتخاب رشته در سال دوم دبيرستان، شناخت توانايي هاي شخصي است. شخصي که توانايي بالاتري در خصوص درس‌ها مفهومي و استدلالي دارد، باالتبع مي تواند در ادامه مسير در رشته رياضي موفق تر ظاهر شود. شخصسي که علاوه بر موارد ذکر شده توانايي علمي مشخصي در دروس تخصصي تجربي يعني دروس زيست شناسي دارد، مي تواند در رشته تجربي موفق تر ظاهر شود و در نهايت شخصي که بر دروس علوم انساني و مسايل مربوط به آن اشراف بيشتري دارد مي تواند در رشته علوم انساني موفق تر ظاهر شود.

شناخت بازار کار: يکي از مسايلي که مي تواند به انتخاب رشته درست در شما کمک کند و زمينه ساز موفقيت هاي علمي و شغلي آينده شما باشد، شناخت بازار کار مربوط به رشته هاي دانشگاهي مرتبط با رشته تحصيلي شما در دانشگاه مي باشد. مطالعه در اين خصوص و مشورت با فارغ التحصيلان رشته هاي مربوطه به شما در انتخاب درست کمک مي کند.

توجه به پتانسيل دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي در خصوص رشته هاي دانشگاهي: در برخي از رشته ها مانند پزشکي با توجه به پتانسيل کم داشنگاه ها در پذيرش دانشجو و استقبال زياد داوطلبان کنکور در خصوص آن، شرايط  و امکان قبولي در اين گونه از رشته ها سخت تر از رشته هاي ديگر است.

مشاوره با افراد متخصص: يکي از موثرين کارهاي در انتخاب درست رشته در سال دومدبيرستان، مشاوره با متخصصين و مشاوران در اين خصوص مي باشد. از جمله کساني که مي توانند در اين خصوص کمک شاياني به شما بکنند، فارغ التحصيلان دانشگاهي است که اطلاعات جامع در خصوص رشته هاي دانشگاهي، بازار کار مربوط به آنها و شرايط تحصيلي در دانشگاه هاي کشور در رشته مرتبط با خود را به شما خواهند داد.

 

در آخر...

اين پنجره مي تواند راهي براي شما در جهت انتخاب رشته درست براي شما باشد. با ما در تماس باشيد.

از اين پس سعي مي شود تا با معرفي برخي رشته هاي دانشگاهي به شما در انتخاب رشته درست خود کمک شود.

 

            مقدمه:

سال سوم راهنمایی که تمام می شود دانش آموزان به این تکاپو می افتند که در چه رشته یی تحصیل کنند.


عده یی به دبیرستان و عده یی دیگر به هنرستان می روند. پس از پایان سال نخست دبیرستان، آینده یی فراروی دانش آموز قرار می گیرد که در مواجهه با آن بعضاً دچار مشکل می شود، به هر روش، متوسل می شود تا رشته یی را انتخاب کند. رشته یی که آینده را از آن او می کند.


اما سوال این جا است که از دروسی که در دبیرستان با هنرستان می خوانیم تا چه حد می توانیم در زندگی روزمره و یا چرخاندن چرخ اقتصاد زندگی استفاده کنیم؟ 

 قرار نیست هر دانش آموزی وارد دانشگاه شود، پس باید این دوازده سال تحصیل در جایی به کار آید. حتی اگر دانشگاه نرویم. آیا روند آموزشی ما به گونه یی هست که بدون ورود به دانشگاه بتوانیم از آموخته های دوازده ساله ی خود استفاده کنیم؟

 

 

انتخاب رشته؛ برسر دو راهی ماندن!


اگر قصد داشته باشی از «مدرک سیکل» بالاتر بروی، باید در دبیرستان یا هنرستان تحصیل کنی. تازه اگر بتوانی دیپلم بگیری آن وقت صاحب یک عنوان تشریفاتی بدون مصرف می شوی! یک دیپلمه. من و تو سابقه ی آرشیوی دقیقی از دهه های سی و چهل ایران نداریم. تنها می توانیم به این دل خوش باشیم که گفته های پدران و مادران خود را سندی بر این مدعا قرار دهیم. آن زمان ها اگر کسی می توانست مدرک دیپلم را در هر رشته یی اخذ کند آینده یی بسیار روشن داشت. روند اقتصادی جامعه به گونه یی بود که جایگاه افراد به راحتی با داشتن مدرک تحصیلی تغییر می کرد. در آن سال ها کم تر کسی دغدغه انتخاب رشته داشت. تنها کافی بود تو در رشته یی دیپلم بگیری، آن وقت راحت تر از آن چه فکر کنی، در یک موسسه ی دولتی با حقوقی بالا استخدام می شدی.

 


حالا من و تو نه در دهه ی سی و چهل زندگی می کنیم و نه شرایط جامعه به گونه یی است که تو با داشتن دیپلم بتوانی برای خودت کار پیدا کنی، اما سوالی که هنوز هم بی جواب مانده است این است که چرا انتخاب رشته می کنیم. روزنامه «سان دی تایمز» مطلبی را به چاپ رساند با عنوان «دوراهی تحصیلی».

 


در این مطلب، درباره ی انتخاب رشته چنین می نویسد: «قبل از این که استارت شروع مسابقه را بزنید مسیر مسابقه را مرور کنید. مسیری که برای شما و دیگران یکی نیست. شاید جزو مسیرهای معدود دنیا باشد که به چند هدف متفاوت می رسد. در یک مسابقه دو، فرد در خط شروع مسابقه قرار می گیرند. با صدای صوت یا طبانچه حرکت می کنند اما هدفشان یکی است. تنها بر نده شدن!

 


یک دانش آموز در خط شروع مسابقه یی قرار می گیرد که رقیبانی ناشناخته دارد. او باید بتواند بهترین مسیر را برای حرکت خود انتخاب کند. اما قبل از انتخاب مسیر باید قدرت تجزیه و تحلیل مسیر مسابقه را داشته باشد. قدرتی که در صورت وجود اطلاعات خوب، پردازشی مناسب را به ارمغان آورد. این قدرت، زمانی حاصل می شود که ما به عنوان والدین و در گامی جلوتر، دیگران به عنوان مسؤولان آموزشی، به او راه صحیحی را نشان دهیم. این راه صحیح همان انتخاب رشته در دوره ی تحصیلی است

 


در ژاپن، یک دوره ی تحصیلی، شامل 12 سال است. دوازده سالی که به دو شش سال تقسیم می شود. دانش آموزان در شش سال اول تحصیل مورد ارزیابی معلمان و کارشناسان آموزش و پرورش قرار می گیرند و در شش سال دوم یا همان دبیرستان به رشته یی می پردازند که ادامه ی آن در دانشگاه میسر است. چنین روندی در کشورهای آمریکا استرالیا، کانادا، فرانسه و سایر دول پیشرفته نیز مشاهده می شود. در این کشورها دیگر دو راهی وجود ندارد. دانش آموزان این توانایی را پیدا می کنند که در طول مسیر، هدف نهایی را انتخاب کنند. حال، مسیر را انتخاب کردیم. هدف را چگونه تجزیه و تحلیل کنیم؟

 

 

راه صحیح، هدف مطلوب


در ابتدای گزارش آوردیم که چگونه امکان دارد دانش آموزی دوازده سال درس بخواند و ساعت ها و لحظه ها را به راحتی پشت سر گذارد. اما در پایان به او بگویند جایی در اجتماع ندارد! او در رشته یی درس خوانده و حتی در این زمینه دیپلم متوسطه دارد، اما جامعه با فراز و نشیب های خاص خودش هاله یی از ابهام را در او به وجود آورده، هاله یی که می پرسد در این دروس چیزی برای یادگیری وجود ندارد؟!


ساندی تایمز، به طور ضمنی به این موضوع اشاراتی دارد: «در فرانسه، در دوران دبیرستان دروسی را می خوانید که در آینده، به آن نیازمند هستید. در طی دوران دبیرستان می توانید آموزش ها و مهارت های فنی را بیاموزید. با ادبیات کلاسیک و مدرن اروپا و فرانسه آشنا می شوید. زبان انگلیسی را علی رغم این که این زبان در فرانسه محبوب نیست فرا می گیرید و ...»
این ها سبب می شود بتوانید در پایان، هدف صحیح را انتخاب کنید. حتی این توانایی را دارید تا هدف صحیح را از ابتدای مسابقه انتخاب کنید. نگرانی ندارید که آیا دروس خوانده شده طی این سال ها می تواند راه گشای آینده باشد یا نه؟

 


مورد دیگری که می توان بدان اشاره کرد سیستم آموزشی نوین در ژاپن است. در این کشور، دانش آموزان در شش سال اول، انتخاب رشته می کنند؛ یعنی، از سال چهارم به بعد با توجه به استعداد یک دانش آموز، او را در مسیری قرار می دهند تا ضمن نیل به اهدافش، پشتوانه یی قوی برای آینده کشور باشد. در هیچ کشور دنیا چنین متد پیشرفته یی دیده نمی شود، حتی در ایالات متحده.


«پابلو پیکاسو»، نقاش معروف دنیا در جایی گفته بود: کار بی هدف، کاری است که به اتمام نمی رسد. این جمله در کنار جملات دیگر بزرگان دنیا درباره ی توصیف هدف می تواند ارزش این واژه و جایگاه آن را به خوبی نمایان سازد.

 

«آنتونی رابینز» نویسنده و محقق بنام امریکایی درباره ی تاثیر هدف گذاری در کتاب جدید خود این چنین می نویسد: «اگر شما بهترین تیرانداز دنیا هم باشید ولی هدفی برای زدن در اختیارتان نباشد، کسی شما را به عنوان یک حرفه یی نمی شناسد

 


در زندگی هم چنین است. تا شما اهداف بزرگ را، آن چه برای شما بزرگ و با اهمیت است مشخص نکنید و به آن ها نرسید، فردی موفق محسوب نمی شوید.

 

 
«رابینز» که یکی از موفق ترین و در عین حال متمول ترین روان شناسان آمریکاست در رابطه هدف و ارتباط آن با تحصیل چنین می گوید: «... هیچ وقت به فرزندانم نمی گویم شما باید تا سال آخر تحصیل کنید و بعد از ورود به دانشگاه، انتخاب رشته داشته باشید. حتی در دوره ی دبیرستان، هنگام ورود به شاخه های تحصیلی هم آن ها را راهنمایی نمی کنم. به آن ها توصیه می کنم در دبیرستان، در شاخه یی به تحصیل بپردازند که با زمینه کاری آینده شان رابطه ی مستقیم داشته باشد. اگر چه چنین قابلیتی در کتاب های درسی این کشور (امریکا) نسبتاً دیده نمی شود!» اکثر کارشناسان مسایل آموزشی بر این باورند که انتخاب رشته تحصیلی در دوران قبل از دانشگاه به مراتب مهم تر و تاثیرگذار از انتخاب رشته در دانشگاه است. زیرا بنیان یا اصطلاحاً Base کار در دوران دبیرستان بنا می شود.

 

 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 16
  • بازدید کلی : 1,163